به گزارش مشرق، واقعه عاشورا با تمام تلخکامیها و دردهای جانکاهی که پس از هزار و سیصد و اندی سال پیش چشم مخاطب میگذارد، زیباییهای خاص خودش را هم دارد. در پس این تلخکامی و پرپر شدن گلهای خاندان اهلبیت (علیهماالسلام) گلستانی برپا شد که حتی گلستان ابراهیم خلیل به گردش هم نمیرسد.
حرف ظاهرگرایان و آنها که قدرتی برای دیدن عظمت واقعی خاندان پیامبر ندارند، نمودی درست دارد. امام حسین به همراه فرزندان و یارانش مرگی فجیع داشتند اما ندانستند و نتوانستند بفهمند در ظهر عاشورا، خون بر شمشیر پیروز شد و سکوت کنندگان همانند ستمگران و پیروانش، در تمام تاریخ، شرمنده خواهند بود.
بچه های فرات کتابی است از جنس آگاهی. از همان جنس پیروزی خون بر شمشیر. جایی که یتیمی و فقر و نداری و سلطه زور و زر و تزویر، با تمام قدرت جلو آمدند تا نگذارند طرفداران حق به حمایت از آن برخیزند. علی به همراه پدرش حبیب و پسرعموی یتیمش مالک که کارشان چوپانی گوسفندان و چهارپایان ابو سعد است، دل در گروی محبت علی و فرزندش حسین دارند. اما قدرت پنجه انداختن در پنجههای پسر زیاد را ندارند. چراکه او هم زور دارد و هم تزویر. ضلع سوم هم زراندوزی ابو سعد است که نمیخواهد ثروت و احترام دنیویاش را در گروی حمایت از پسر فاطمه بگذارد و تصمیم میگیرد دستورات ابن زیاد را، موبهمو، اجرا کند.
تلاش نویسنده در نشان دادن درست و واقع گونه دوره تاریخی موردنظر ستودنی است. توصیفات سرعت قصهگویی را کند نمیکنند و آنقدری هم کم نیستند که خواننده را دچار گیجی و گمگشتگی کند. نشانهها بهصورت موجز و مفید برای مخاطب تصویری پازلگونه را شکل میدهد و مخاطب نیز وادار میشود این تصویر پازلگونه را خودش تکمیل کند و نوعی لذت ادبی را بچشد.
عنوان روی جلد نیز بهنوعی بازتاب همان تصویر پازلگونه است. نام فرات که میآید در ناخودآگاه مخاطب ماجرایی بزرگ متبادر میشود که صحبت از شرمندگی آب در برابر دستان مردی دارد که آبآور و سقای خاندانش است. انتخابی به نسبت خوب که درجه اندکی از ایهام و ابهام را در خود دارد و بازیای ذهنی را در تصورات مخاطب ایجاد میکند.
تصویر روی جلد کتاب، چهره چشمانتظار پسری است که به دوردستها خیره شده و موجهایی که یال اسب شدهاند و به پای نخلی کوچک میریزند. انتظار برای امام زمان و کمک به او، به هر قیمتی و با تمام وجود، دال مرکزی کتاب بچههای فرات است.
ایده داستان حول محور واقعه کربلا میچرخد اما از چند روز مانده به عاشورا شروع میشود و تا سه روز بعد از واقعه کربلا ادامه پیدا میکند. ایدهای که با بهره بردن از شخصیتهای جدید و نشان دادن زوایای جدیدی از این واقعه تاریخی، زنگار کلیشه را از داستانش دور کند. دوری از کلیشه، یکی از مهمترین مسائلی است که پای داستانگویی اتفاقات مشهور، به دست و قلم نویسنده میپیچد و بهسختی کار میافزاید اما لیلا قربانی توانسته است از آن بهخوبی رد شود.
برای زدودن این زنگار، نویسنده پرداخت خوبی هم در زمینه قصهگویی و هم شخصیت پردازی داشته است. ما تا پایان داستان نمیتوانیم واقعاً حدس بزنیم که آیا حبیب، علی، مالک و دیگران به مقصودشان میرسند یا نه. حتی سرنوشت سعد نیز تا لحظهای که تصمیم نهاییاش برای رفتن یا نرفتن به خیمهها، برای مخاطب نامشخص باقی مِهماند. البته علی بهعنوان شخصیت اصلی داستان، آن ویژگیهای یک قهرمان اصیل داستانی را ندارد اما تلاش نویسنده برای نشان دادن زوایای پنهان وجود انسان از طریق سعد و مالک ستودنی است. سعد بهخوبی میتواند نشان دهد انسان با اختیارش به همهچیز سروشکل میدهد حتی اگر آن کار را در نوجوانی انجام داده باشد.
بچههای فرات که توسط انتشارات جمکران، به نویسندگی لیلا قربانی و با قیمت 7000تومان وارد بازار کتاب شده است، انتخاب خوبی است برای این روزهای عزیز.